چشم دید از محل وقوع زلزله در قرای (کرنیل – وردکها و سیاه آب) ولسوالی زنده جان
حوالی ساعت 11 قبل از ظهر یکشنبه 14 میزان 1402، با تعدادی از همکاران بنیادعاطفی، به سه قریه زلزله زده (کرنیل – وردکها و سیاه آب) از توابع ولسوالی زنده جان ولایت هرات رهسپارشدیم. تا در یک سروی مقدماتی اضطراری نیازمندی های اولیه بازماندگان آن مناطق را شناسایی و سهم مان را برای بازماندگان این حادثه دلخراش اداء سازیم.
این قریه جات حدود 16 تا 20 کیلومتر از سرک اسفالت شاهراه هرات تورغندی تا به محل وقوع زلزله فاصله دارد که از طریق یک جاده خاکی وخراب می گذرد. درمسیراین راه پر گرد وغبار وسایط مملو از کمک نهاد ها وموسسات محترم خیریه دیده می شدند که به هدف کمک رسانی به طرف محل حادثه در حرکت بودند.
در مسیر راه موترهای مملواز جوانان و میان سالانی مشاهده می شد که از ولسوالی های غوریان وکشک وسایر مناطق به منظور بیرون کردن گیرماندگان به محل حادثه می شتافتند که این حس انسانی شان قابل قدر است.
حدود ساعت 12 ظهر که بدانجا رسیدیم چشم مان به صدها وسیله نقلیه دولتی، شخصی و نهادهای کمک کننده داخلی و خارجی افتاد که تپه های از دشت و دمن ساحه زلزله زده را پوشانیده بود. وقتی داخل قریه کرنیل شدیم باورمان نمیشد که این جا قریه بوده باشد زیرا کلاً به خاک یکسان گردیده بود. تعداد اندکی از افرادی که خانه های شان در این زلزله از بین رفته بود دیده می شدند که با سرو صورت غبار آلود وروان های خسته بیل و کلنگ در دست مصروف بیرون کشیدن اجساد ویاهم اساسیه خانه شان بودند.
از آنجا به قریه وردکها رهسپار شدیم، متاسفانه در آن قریه نیز همانند قریه کرنیل جز تلی از خاک چیز دیگری باقی نمانده بود. اما از وضعیت خرابی ها دانسته می شد که زیر آوار ها افراد زیاد دیگر گیرمانده باشند. بعداً به قریه سیاه آب ولسوالی زنده جان که یک قریه بزرگ به نظر میرسید رفتیم. با دریغ ودرد که از آن قریه بزرگ نیز جز تلی از خاک چیزدیگری به مشاهده نمیرسید. و هیچ خانه از شدت زلزله سالم نمانده بود. فضا بسیار دلگیر و غم انگیز بود. از روی آوارهای هر خرابه که عبور میکردی احساس می شد کسی یا کسانی درزیرآن مدفون باشند و ما را به کمک می طلبند. بعضی از زنده ماندگان محل روایت های مختلف از این تراژیدی داشتند گفته میشد که درهمین قریه سیاه آب بیش از یکهزار نفر جان خود را از دست داده باشند و کمتر کسی توانسته از شدت و غافلگیر کردن این زلزله وحشت ناک جان به سلامت برده باشد. نیروهای ملکی و نظامی با وسایط سنگین چون بلدزرها واسکواترهای موظف شده به بیرون کردن اجساد زیر آوار این قریه به شدت مصروف کار بودند واین بسنده نبود زیرا نیاز به چنین وسایلی بیشتر احساس می شد تا هرچه سریعتر به بیرون کشیدن اجساد جان باختگان ویا هم زنده ماندگان می شتافتند. روی تل های از خاک جوانان و موی سفیدانی را می دیدیم که با روح و روان خسته وبهت زده با بیل وکلنگ مصروف پیداکردن اعضای خانواده های شان بودند. نهاد ها وموسسات خیریه نیز در حال تدارک ضروریات مورد نیاز مثل آب، غذا، کمپل و خیمه برای بازماندگان جان بسلامت برده در رفت و آمد بودند که اجر ومزد این عمل خدا پسندانه شان با خداباد. اما چیزیکه قلب ها را جریحه دار می نمود هجوم بیش از حد کسانی بود که معلوم بود هیچ کاری نداشتند وبه هدف کمک هم نرفته بودند بلکه کارشان تماشای چگونه بیرون کردن اجساد توسط بلدوزرها و اسکواتورها و دیدن خرابی های منطقه بود و حتی گاهی این عزیزان آنقدر به نزدیک وسایل کاری نزدیک می شدند که نیروهای امنیتی مانع آنها می گردیدند. واز طرف دیگر رفت و آمد وسایط این عزیزان در مسیر راه تراکم ترافیکی به وجود آورده بود که مانع به موقع رسیدن نیروهای کمک کننده به محل میشد.
از نیروهای محترم امنیتی تقاضا می شود تا در ورودی های قریه جات زلزله زده افرادی را موظف سازند تا از و رود افراد بیکار که صرف به هدف سرگرمی بدانجا می روند ممانت نمایند تا مانع کمک رسانی موسسات ونهاد های خیریه نگردیده و سد راه کمک کنندگان نشوند.
قابل ذکر است که در این زلزله حدود بیست قریه کلاً به خاک یکسان شده است اما متاسفانه به قریه جات دور افتاده تر کمک کمتری صورت گرفته است. و ارتباطات مخابراتی نیز تامین نمی باشد که این هم به مشکلات افزوده است.
نکته دیگر اینکه در ساحات زلزله زده هیچ فامیلی فعلاً وجود ندارد، همه ای بازماندگان این حادثه توسط نیروهای هوایی و زمینی امارت اسلامی افغانستان ودیگر نهاد های ذیربط به مکان های امن در داخل شهر هرات منتقل گردیده اند.
اولاً نیاز است تا یک سروی دقیق وهمه جانبه از سوی نهاد های محترم دولتی و موسسات داخلی و خارجی بعمل آید تا به زخمیان و بازماندگان واقعی این حادثه دلخراش مشخص و برای شان بصورت واقعی کمک صورت گیرد.
نکته دیگر اینکه ادارات محترم دولتی ذیربط و موسسات و نهاد های خیریه کمک کننده باید متوجه این قضیه باشند که در یک هماهنگی کمک های شان را به افراد و خانواده های واقعاً متضرر توزیع نمایند چون عده استفاده جو به مناطق زلزله زده رفته و می کوشند تا از این فرصت بنام متضررین استفاده سوء نمایند.
نکته دیگر اینکه، بعضی از عزیزان در داخل و خارج گروه های در صفحات مجازی درست کرده اند و مصروف جمع آوری کمک هستند که این خود نیز زمینه را برای افراد سودجو وفرصت طلب فراهم می سازد. نیاز است تا اطلاع رسانی دقیق صورت گیرد ومراجع دریافت کمک از سوی نهاد های ذیربط دولتی مشخص وتنظیم شود.
از عموم موسسات و نهاد های خیریه تقاضا می شود تا کمک های شان را درهماهنگی با کمیسیون های که از سوی نهاد های دولتی موظف شده اند توزیع نمایند، تا باشد کمک های متذکره مدیریت شده و به نیازمندان واقعی داده شود. طوریکه مشاهده شد دیروز بعضی از نهاد ها وموسسات محترم، کمک های شان را از قبیل آب، غذا وکمپل به محل حادثه در سه قریه متذکره آورده بودند که به حقیقت نیازمند واقعی وجود نداشت واین آب و غذا برای کسانی توزیع گردید که از شهر برای دیدن بدانجا آمده بودند. البته مردان بعضی از بازماندگان خانواده زلزله زده وجود دارند که برای بیرون کردن اجساد و لوازم خانه شان مصروف کار اند و آنها باید تشخیص گردیده و صرف این آب و غذا برای آنان وکسانی که به کمک در آن مناطق آمده اند داده شود.
بازماندگان این حادثه ناگواردر قدم اول به کمک های اضطراری ذیل بیشترنیازمند اند:
1) غذا
2) آب نوشیدنی
3) لباس
4) چادر
5) کفش
6) مواد شوینده
7) لوازم بهداشتی
8) وتیم های صحت روانی که بتوانند ضربه های روحی روانی که این عزیزان خورده اند اندکی مداوا سازند
9) مواد شوینده
10) پوشاک زمستانی برای زنان – اطفال وبزرگ سالان

چون این مطلب به عجله نوشته شده است از کمی وکاستی های قبلاً پوزش می طلبم.
با حرمت
عبدالظاهر ارشاد

No comment

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *